امام هادی نقی علیه السلام


عمر کشون قسمت سوم



🔴عمر کشون قسمت سوم🔴

🔵حدیث رفع القلم بهانه ای برای گناه👹

✳️در بخشی از این حدیث آمده که خداوند در این روز هیچ گناهی را برای بندگان ثبت نمی کند، و شیعیان برای انجام هر گناهی دستشان باز است.😳

✏️وقتی ما به بررسی منبع حدیث و هم چنین راویان و اسناد روایت آن حدیث پرداختیم، دریافتیم که نام بسیاری از راویان در کتب حدیثی ذکر نشده است و افراد قابل اعتمادی نیستند.
از طرفی متن خود روایت با آیات قرآن تناقض آشکاری دارد.✳️

✔️مثلا در ابتدای حدیث آمده است:

« و أَمَرتُ الکِرامَ الکاتبین أن یَرفعوا القلمَ عن الخلقِ کلّهم ثلاثة أیامٍ من ذلک الیوم و لاأَکتبُ علیهم شیئاً من خطایاهم کرامة لک و لوصیک . { به فرشتگان نویسنده ی اعمال، دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همه ی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند..😒

♦️اشکالات وارد بر حدیث:

📌1- مخالفت با قوانین و سنن الهی
خداوند در سوره زلزال می فرماید: « فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره   { پس هرکس به اندازه ی ذره ای خوبی کند آن را خواهد دید و هرکس به اندازه ی ذره ای شر انجام دهد آنرا می بیند.} »

📌2- تناقض با دیگر سخنان أئمه
در حالیکه آن بزرگواران در دیگر سخنانشان این طور می فرمایند: « ما من نکبةٍ تصیب العبد الا بذنب. { هیچ زشتی به بنده نمی رسد مگر به خاطر گناه.} »

و یا اینکه می فرمایند: « لاتنال ولایتنا الا بالعمل و الورع. { به ولایت ما نتوان رسید جز با اعمال نیک و پرهیزکاری و دوری از گناه.}  »

📌3- اختلاف های زیادی بین نقل های مختلف این روایت وجود دارد از جمله اینکه اسحاق در کتاب « مختصر » به نقل روایت امام هادی ( علیه السلام ) می پردازد ولی در کتاب « انوار نعمانیه » آن را از امام حسن عسکری ( علیه السلام ) روایت می کند.

☝🏻️اگر این حرف هم روایت بود ...

✅طی استفتایی که از آیت ا... مکارم شیرازی شده است ایشان سند این حدیث را غیر قابل قبول خواندند  .✅

◀️در مورد حدیث رفع القلم که ذیلا به آن اشاره مى شود:

«وَ اَمَرْتُ الْکِرامَ الْکاتِبینَ اَنْ یَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ ثَلاثَةَ اَیّام مِنْ ذلِکَ الْیَوْمِ، وَ لا اَکْتُبُ عَلَیْهِمْ شَیْئَاً مِنْ خَطا یا هُمْ کَرامَةً لَکَ وَ لِوَصِیِّکَ»

💠شما در بخش گناهان اعلام کرده اید که از لحاظ سند مشکل دارد میخواستم در خواست کنم در صورت امکان بیشتر و با مدارک توضیح بفرمایید چون متاسفانه بعضی از دوستان اینجانب به شدت درگیر این ماجرا هستند و معتقد به آن !
 
این مسأله از واضحات است که هر حدیثی بر خلاف قرآن باشد غیر قابل قبول است بنابراین اگر حدیثی اجازه ارتکاب گناهان را بدهد باید آن را کنار انداخت خود امامان این دستور را به ما داده اند.💯

👨🏻شخصیت ابولولو

📄داستان هایی خرافی در مورد این شخصیت نقل می کنند. از جمله:

🔅« ابولولو به حضرت علی ( علیه السلام ) می گوید: می خواهم خلیفه را بکشم و حضرت او را تشویق می کنند. او نیز این کار را می کند و خلیفه را در آسیاب می کشد و همانجا می گذارد و به حضرت پناهنده می شود.

🎈حضرت او را مخفی می کنند سپس از سکویی که روی آن نشسته بودند بر سکویی دیگر می نشینند وقتی ماموران می آیند و در مورد ابولولو از حضرت سوال می کنند؛ حضرت می فرمایند: من از وقتی روی این سکو نشسته ام او را ندیدم »

🔺در همان شب علی ( علیه السلام ) ابولولو را سوار بر اسب به کاشان می فرستد و نامه ای را به او می دهد تا آن را به رئیس شهر کاشان بدهد و در نامه می نویسند:

 که هنگامیکه نامه من به تو رسید دخترت را به عقد ابولولو درآور ...
آن دختر به نام صفیه در همان شب از ابولولو آبستن می شود و صبح آن شب بچه ای یک ساله به دنیا می آورد. بدین ترتیب وقتی ماموران خلیفه به کاشان می رسند به او شک نمی کنند و فکر می کنند که او یک ابولولویِ دیگری است. »

🌞واضح است که اینگونه داستان ها کار دشمن است. تا اسلام را دینی خرافی جلوه دهد.
و اگر به سند بعضی از این داستان ها مراجعه شود خواهیم دید که ساخته شده چند قرن اخیر هستند .🌀

🔵آیا او پیرو علی بود؟❓

☝🏻️به دو دلیل می گویند ابولولو شیعه بوده است:

💬1- حدیث رفع القلم: می گویند چون در این روایت با عبارت « رحمة الله علی قاتله » برای وی طلب رحمت شده است پس او شیعه است.

همانطور که ذکر شد این حدیث از جهت سند و متن روایت صحیح نمی باشد. پس این دلیل پذیرفته نیست.

💬2- استناد به دو حدیثی که در دو کتاب « الهدایة الکبری » و « مشارق انوار الیقین » از قول امام علی ( علیه السلام ) نقل شده است.

📋متن حدیث: ( خطاب به عمر بن خطاب ) تو را می بینم که در دنیا به جراحت ابن عبدأمّ معمّر ( ابولولو ) به جهت ظلمی که بر او نموده بودی کشته می شوی پس او توفیق کشتن تو را پیدا می کند و به خدا قسم بر خلاف میل تو داخل بهشت می شود. »

🎌دراین باره باید گفت: نویسنده ی کتاب اول شخصی است به نام «E. Asgharnia, [20.12.15 16:29]
حسین بن حمدان خصیبی جنبلانی ( 358 هـ .ق ) است. اکثر قریب به اتفاق دانشمندان علم رجال شیعه این شخص را فاسد و غیر معتبر معرفی کردند و حتی اگر روایات او صحیح السند باشد به او اعتماد نمی کنند.

🎋نویسنده کتاب دوم نیز معروف به غلوّ و  بزرگنمایی است و تقریبا تمامی شیعیان بعد از او، کتابش را قبول ندارند.

 🔵نهم ربیع، مرگ کدام عمر؟ کاشان قبر کیست ؟❓

🌀به اعتقاد برخی از محققان آن چه موجب شده روز نهم ربیع به روز کشته شدن عمر بن خطاب مشهور شود قتل عمر بن سعد فرمانده ظالم لشکر یزید در این روز به دست مختار ثقفی بوده است، که به خاطرشباهت نام ها بعدها مردم به اشتباه افتادند.🌀

💬نکته ی قابل توجه آن است که قتل خلیفه ی دوم در ماه ذی حجّة(بنا به قول شیخ اعظم مفید در مسار الشیعه) بوده و ارتباطی با تاریخ نهم ربیع ندارد... افزون بر آن همگی منابع بر این تصریح دارند که ابولؤلؤ پس از کشتن چند نفر در مسجد النبی (ص) خودزنی کرده و کشته شده است. بنابر این نباید آمدن او به کاشان یا نقطه ای دیگر وجهی داشته باشد.

♦️بنابر این مصادر نباید آمدن او به کاشان یا نقطه ای دیگر وجهی داشته باشد .   قاضی نور الله شوشتری (رحمة الله علیه) در کتاب مصائب النواصب ج 2 ، ص 342 ( در ردّ بر کتابی که شخصی سنی مذهب بر ضد شیعه می نویسد و به مسئله‌ی مراسم نهم ربیع می پردازد) می‌نویسد که این کار مورد تأیید علما نبوده و در زمان ما این عمل در کاشان متروک شده است .♦️

🔴 ادامه دارد🔴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی